گله میکرد ز مجنون، لیلی *** که شده رابطهمان ایمیلی
حیف از آن رابطه انسانی *** که چنین شد که خودت میدانی
عشق وقتی بشود دات کامی *** حاصلش نیست به جز ناکامی
نازنین خورده مگر گرگ ترا؟ *** برده یا دات کام و دات ارگ ترا؟
بهرت ایمیل زدم پیشترک *** جای سابجکت نوشتم به درک
به درک گر دل من غمگین است *** به درک گر غم من سنگین است
به درک رابطه گر خورده ترک *** قطع آن هم به جهنم به درک
آنقدر دلخور از این ایمیلم *** که به این رابطه هم بیمیلم
مرگ لیلی، نت و مت را ول کن *** همه را جای ok، کنسل کن
off کن کامپیوتر را جانم *** یار من باش و ببین من on ام
اگرت حرفی و پیغامی هست *** روز کاغذ بنویسش با دست
نامه یک حالت دیگر دارد *** خط تو لطف مکرر دارد
خسته از font و ز format شدهام *** دلخور از گردلی @ (ات) شدهام
کرد ریپلای به لیلی، مجنون *** که دلم هست از این سابجکت خون
باشه فردا تلفن خواهم کرد *** هر چه گفتی که بکن خواهم کرد
زودتر پیش تو خواهم آمد *** هی مرتب به تو سر خواهم زد
راست گفتی تو عزیزم لیلی *** دیگر از من نرسد ایمیلی
نامهای پست نمودم بهرت *** به امیدی که سر آید قهرت